۱. پاور سیستم
اولین مشکلی که اکثر نویسندگان دارن «عدم وجود پاور سیستمه».
پاور سیستم، ستون و پایهی یک داستان که شما باید در اون چهارچوب سلسله مراتب زمانی، حوادث رو رعایت کنید.
یعنی قبل از اینکه اولین جمله رو شروع کنی باید طرح و کلیت رو در نظر بگیری. علت و معلول برای هر اتفاق داشته باشی. اینطوری داستانت از بیهدف بودن و صرفا دیالوگ نویسی فاصله میگیره.
۲. فضاسازی
فضاسازی زیر مجموعهای از پاور سیستمه و تعادل در اون خیلی مهمه!
بعضی داستان ها به قدری زیاده گویی داره که خواننده خسته میشه. برای جلوگیری از این مشکل میتوان از عبارت های فعلی استفاده کرد و جملات بدرد نخور رو حذف کرد. برای مثال:
بلند شدم، رفتم حمام، خودم رو شستم، موهام رو خشک کردم، گوشیام رو چک کردم…(توصیف غلط)
بعد از حمام رفتن، گوشیم رو چک کردم.(توصیف صحیح)
از طرفی بعضی داستان ها بیش از حد خلاصه گویی دارن. یعنی هیچ توصیفی داده نمیشه و صرفا فقط دیالوگ نویسی شده، که همین موضوع موجب خسته شدن خواننده میشه!
آموزش فضاسازی
۳. املای صحیح
غلط املایی در داستان مثل لکهی جوهر رو لباس سفیده! حتی اگه یک نقطهی کوچیک هم باشه باز هم به چشم میاد. ولی متاسفانه بسیار رایجه!
نویسنده ای که غلط املایی داره، رسما اعلام میکنه که «من یک بی سواد هستم». پس در مورد غلط املایی وسواس داشته باشید!
۴.دستور زبان
عدم رعایت دستور زبان فارسی و علائم نگارشی، یکی از رایج ترین مشکلات نویسندگیه!
برای مثال معمولا نویسندگان از « ِ » برای پایان دادن به جمله استفاده میکنن! مثل:
صدای ظبط ضعیف.(جمله غلط)
صدای ظبط ضعیفه یا ضعیف است.(جمله صحیح)
یا در مثالی دیگه از عدم رعایت دستور زبان، چسبوندن «ه» به آخر بعضی کلماته! برای مثال:
«مثله ماه» غلطه و شکل صحیحش «مثل ماه» هستش.
مثله به معنیه تیکه تیکه کردن هست ولی مثل یعنی شبیه بودن!
یا در بیشتر متن ها، «را» در جای درستی قرار نمیگیره! مثل:
خنجری که از او قرض گرفته بودم رو بهش پس دادم(غلط)
خنجری رو که از او قرض گرفته بودم بهش پس دادم(صحیح)
در یک همچین جمله ای میتوان پرسید، چه چیزی را قرض گرفته بودم؟ خنجر را، پس «را» بعد خنجر به کار میرود.
دستور زبان
۵.دایره لغات
دایره لغات مهم ترین بخش نوشتنه! نویسنده ای که لغات محدودی بلد باشه، به طور مداوم از کلمات تکراری استفاده میکنه و معمولا نمیتونه داستانی باب میل خواننده بنویسه!
پس باید از تکرار کلمات پرهیز کرد!